پاسخ به پرسش های آینده ایران بعد از ج.ا.

درسته که جامعه داره برای خیزش بعدی آماده میشه ولی هنوز نگرانی هایی وجود داره که باید برطرف بشه. برطرف شدن این نگرانی ها قشر خاکستری زیادی رو همراه می کنه. هنوز این پرسش وجود داره که نظام بعدی چگونه می خواد با چالش های پیش روش مواجه بشه.


اخیراً شخصی در کانال محسن رنانی ۳۰ پرسش مطرح کرده که هرکس بتونه منطقی ترین پاسخ ها رو به این ۳۰ پرسش ارائه بده بیشترین شایستگی رهبری اپوزیسیون رو داره. به نظرم الان وقتشه تیم شاهزاده رضا پهلوی بیاد و این کارو بکنه.

آدرس این یادداشت مهم:

نقد یادداشت «صبر شادمانه» / ۱۱ مرداد ۱۴۰۲

باید یک گام بریم جلو و از کلیات قبلی به سمت جزییات جدید حرکت کنیم.

پاسخ به این پرسشها باعث میشه دیگه کسی به اپوزیسیون نگه بی برنامه و منفعل!

من برای شروع خودم دست به کار شدم و تونستم با پیدا کردن یک سند مربوط به دوره شاه فقید، پاسخ 3 پرسش رو پیدا کنم

قبلش اصل این سند رو که در آدرس زیر و ذیل یادداشت، موجود هست دانلود کنید:

http://www.memarnet.com/fa/node/4101

اینم یه یادداشت خوب پیرامون سند:

برای مشاهده کلیک کنید

حالا بریم سراغ 3 پرسش:

پرسش شماره 10:

به واسطه کشاورزی غیر اصولی، توسعه صنایع آب بر و خشک سالی، با بحران کم آبی و خالی شدن سفره‌های زیر زمینی روبرو هستیم که این شرایط، چندین استان کشور را در شرایط تنش و درگیری و جنگ‌های منطقه‌ای و قومی بر سر آب قرار داده است. برنامه ما برای مدیریت این بحران با در نظر گرفتن تمام ذینفعان آن چیست؟

پرسش شماره 14:

اصولا پیشرفت کشور بدون پیاده سازی یک مدل توسعه همه جانبه و بومی شده با شرایط ایران غیرممکن است. هر مدل توسعه نیز به همراهی و همدلی مردم و تمام ذینفعان نیاز داشته و حتما در راه پیاده سازی، منافع برخی افراد و گروه‌ها به خطر خواهد افتاد. برای مدل توسعه کشور و چگونگی اجماع بر سر آن و پیاده سازی آن فکری کرده‌ایم؟

پرسش شماره 28:

کشوری را تحویل گرفته‌ایم که بیش از مناطق توسعه یافته، مناطق محروم و توسعه نیافته دارد. این معضل در برخی استان‌ها و مناطق بسیار جدی است. به عنوان سیاستگذار توسعه موظف هستیم برای جبران این عقب ماندگی، برخی سیاست‌های تبعیض مثبت را برای این مناطق اعمال کنیم. برای انجام این کار و مواجهه با تهدید منافع و مقاومت مناطق برخوردار با این سیاست چه برنامه‌ای داریم؟

حالا بریم سراغ پاسخ ها:

چند بند درباره طرح ستیران فرانسه

طرح آمایش سرزمین شرکت ستیران در سال 1347 شروع شد و در سال 1353 تحویل داده شده که افق آن 25 ساله و تا سال 1378بود. نکته‌ای که در این طرح به درستی به آن توجه شده بود این بود که ایران کشوری خشک است و در فلات مرکزی به منابع آب پایدار دسترسی ندارد

با این فرض و با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران و همچنین داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز در جنوب ایران جمعیت ایران در پایان طرح یعنی سال 1378 کلا 50 میلیون پیش‌ بینی شده بود و قرار بود از این 50 میلیون جمعیت 25 میلیون آن در سواحل شمالی خلیج فارس وسواحل مکران مستقر شوند.

در این طرح گفته شده بود دلیل این استقرار اولاً موقعیت ترانزیتی مرزهای آبی ایران در خلیج فارس و ثانیاً دسترسی به آب فراوان و پایدار اقیانوس هند به خصوص برای سیستم سرمایشی صنایع که این چنین آبی در داخل سرزمین ایران برای صنایع آب‌ بَر وجود ندارد، ثالثاً وجود انرژی در پهنه سواحل ایران در خلیج فارس است و مضافا قرار شد که سالانه در سواحل مکران 100 میلیون تن محصول کشاورزی ، صنعتی تولید شود.

در طرح آمایش سرزمین، همچنین گفته شده بود که 25 سال بعد از سال 1378 و در صورت تحقق اهداف، می توان 25 میلیون نفر دیگر را در این سواحل مستقر کرد و کلا 50 میلیون نفر را در این سواحل استقرار داد. در حال حاضر جمعیت کل مناطق ساحلی خلیج فارس به 2 میلیون نفر هم نمی رسد

شرکت ستیران فرانسه معتقد بود همه فعالیتهای صنعتی باید در این سواحل مستقر شوند، خودروسازیها در کنار ساحل استقرار یابند و حدوداً 100 میلیون تن ظرفیت تولید در این منطقه پیش‌ بینی کرده بودند که 15 میلیون تن آن در شعاع 25 کیلومتری بندرعباس مستقر می شد.

طرح آمایش سرزمین ستیران در واقع طرح محرومیت‌ زدایی از کشور و به‌ ویژه مناطق جنوبی ایران بود ولی بعد از انقلاب سرمایه گذاری های انجام شده همه و همه به دست فراموشی سپرده شد و یک توسعه کاملا نامتوازن در کشور شکل داده شد و آب بَرترین صنایع، در خشک‏ترین استان ها احداث شد.(رمضانی، 1402)

حالا تصور کنید قشر خاکستری اینها رو بدونه. بدونه که هر کدوم از شهرهای جنوبی تبدیل به یک دوبی، دوحه، ابوظبی و... میشه و بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد. پاسخ به بقیه پرسش ها هم می تونه به جذب حداکثری کمک کنه.

3  فیش تاریخی درباره آب و خاک در ایران دوره پهلوی

  1. غیر از دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران که از سال 1324 در زمینه آموزش‌های خاک شناسی شروع به فعالیت کرد (باقری زنوز، 1382، 105)
  2. در زمینه آب، در دهه 1330 مطالعاتی در ایران آغاز و اولین آمار مستند درباره قنوات ایران منتشر گردید.(کریمیان بجستانی، 1379، 18)
  3. در سال 1353 سرشماری کشاورزی (مرحله اول) توسط مرکز آمار ایران صورت گرفت و منابع آب دایر و بایر کلیه دهات کشور محاسبه گردید که از این بین سهم آب‌های دایر 75% و بایر 25% بود.(کریمیان بجستانی، 1379، 19)

چند فیش تاریخی درباره تاریخ آب در خراسان

حکایات خشکسالی های مصر تا کنعان زبانزد همگان بوده. در قرآن در سوره یوسف بیش از پیش در این باره بحث شده است.[1]

و در سال 979ه.ق در ایران قحطى و خشكسالى شدید بیداد كرد و روستاییان بیش از پیش فقیر شدند. قحطى در كشور حكمفرما شد و در بعضى نقاط، كار به آدمخوارى كشید.(راوندی، 1382، ج2، 389)

ابوبکر کرجی می گوید خدای بزرگ در درون زمین آبی ساکن آفرید که بسان گردش خون در بدن حیوان در جریان است.[2]

وجود اصطلاح «آب به دستور دادن»که از دیرباز در ادبیات فارسی وجود داشته گواهی بر کنترل آب توسط پیشینیان است.[3]

عصر پهلوی از همان آغاز با تمایل بر مدرنیزه کردن تجهیزات کشور از جمله در زمینه آب، همراه بود اما به زودی بعضی الزامات جغرافیایی ثابت کرد که نمی‌توان از مزایای فنون قدیم چشم پوشی کرد.(گوبلو، 1389، 99)

در سال 1344 تعداد قنات های مشهد 331 رشته بود که از این بین 59 تای آن خشک شده بود.(مهندس، 1344، 47)

پس از فروکش کردن سیلاب، آب روستاییان برای مدتی قطع می شود.(کمالی، 1364، 8)

بی نظمی بارش ها از نظر زمانی و مکانی زیاد است و بیشتر بارش ها در نیمه سرد سال و نه در دوره رشد محصولات ریزش می کنند و بی نظمی بارش ها زیاد است.[4]

در سال 1301 مدرسه متوسطه کشاورزی در تهران افتتاح شد. مزرعه نمونه در 1304 در کرج دایر گردید.

طبیعی است که با توجه به رفتار بارش های ایران، ویژگی های اقلیمی و طبیعی در هر منطقه، برنامه ریزی خاص همان منطقه را می طلبد.[5]

در نواحی دشت چناران اراضی بزرگ است و در بعضی نقاط باغات میوه نیز وجود دارد. (جغرافیای چناران ص 189)

در کاشت گوجه در خراسان به دلیل تغذیه ناکافی پتاسیم اختلال در رسیدن به وجود می آید و نیاز به مواد آلی چه در خزانه و چه در مزارع گوجه است. (تاثیرآبخیزداری بر بازده... ص 96)

شناخت خاک عبارت است از دانش بافت و جنس خاک (شوری و قلیایی و...) (جغرافیای تاریخی داورزن ص 33-32)

ناحیه استوا حاصلخیزترین و پرغله ترین نواحی نیشابور بود که در کشتزارهای دیم آن، سیر می کاشتند.[6]

تصرف و اشغال بستر رودخانه ها و برداشت غیرمجاز شن و ماسه از آنها و نصب غیرمجاز موتور تلمبه باعث کم شدن آب آنها می شود.[7]

قبل از شهریور 1320 در مشهد آب جوب را سر شب با سطل می آوردند و می گذارند لای بیندازد و صبح آب زلال آن را به مصرف می رسانند و لجن های ته سطل را دور می ریزند. (مزار میرعماد ص 75)

پیشه مقنی گری بیشتر ارثی است.[8]

وجود قنات ها تعادلی در میزان نزولات جوی و میزان کشت بر مبنای تجربه ایجاد می کرد.

برای ایجاد قنات حداقل سه تا پنج نفر نیرو لازم است. [9]

تنها این دشت های استان تأمین کننده 50% از آب مورد نیاز افراد ساکن استان می باشند: تربت جام، جوین، رخ، نیشابور و سبزوار.[10]

این نظام آبرسانی دارای روش های مهندسی دقیق در معماری سنتی است که می توان آن را از آثار برجسته تمدن ایرانی به حساب آورد.[11]

کظائم: آب هایی است که در زیر زمین جاری است مانند کاریز.(کاتب خوارزمی، 1362، 70)

کتاب «نقل از اخبار و آثار» در قرن هشتم هجری توسط یک نویسنده گمنام نوشته شد مطالعات و آزمایشات ارزشمندی از پیوند زدن و قلمه زدن و انواع طریقه های ازدیاد گیاهان انجام شده.[12]

در شهرهای دیگری مانند طوس، مرسان و سرخس فقط نهرهای منشعب از رود کاربرد داشت(پطروشفسکی، 1344، 231). البته در سرخس آب رود تجن (بخش سفلای مسیر هریرود) پیوسته نبود و تنها در پاره‏ای از سال به شهر می‌رسید و به هنگام تابستان کاملاً خشک می‌شد(ناجی، 1386، 343-342). در این موارد کشتزارهایی با استفاده از برکه‌های باران ساخته می‌شد و آبیاری در مزارع از طریق آب باران و چشمه‌های آب انجام می‌شد(اوسلو، 1395، 186).

مصرف آب در استان خراسان رضوی در بخش کشاورزی 90%، در بخش آب شرب شهر و روستا 7.5% و در بخش صنعت خدمات 2.5% می‌باشد.‏(بی نا. ناجی آب کشاورزی، 15)

در ساخت کانال‌های آبی، ایرانیان بدنه جوی‌ها را با آجر مفروش می‌کردند و یا با ریختن خاک رس و کوبیدن آن در زیر سم حیوانات، بدنه نهرها را غیر قابل نفوذ می‌کردند.(الفتی، 1374، 87)


[1] ‏منوچهر فرج زاده، خشکسالی از مفهوم تا راهکار، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۴، ص 5.

[2] ‏ابوبکر محمد بن الحسن الحاسب کرجی، استخراج آبهای پنهانی، ترجمه‌ی حسین خدیوجم، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵، ص 15.

[3] ‏قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات، ۱۳۹۰، ص 314.

[4] ‏رضا دوستان، «تحلیلی بر خشکسالی های ایران در نیم قرن گذشته»، همان، ش. 23 و 24، ص3.

[5] ‏رضا دوستان، «تحلیلی بر خشکسالی های ایران در نیم قرن گذشته»، همان، ش. 23 و 24، ص6.

[6] ‏محمدرضا ناجی، فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، همان، ص 342.

[7] ‏گروه آموزش راهنمایی و هدایت تحصیلی، ناجی آب کشاورزی، همان، ص 15.

[8] ‏هاشم رجب زاده، کینجی ئه اورا، و کازوئو موری موتو، ۸۸ سندآب کشاورزی دوره قاجار (گنجینه اسناد فارسی ۶)، توکیو، مرکز پژوهش و اطلاع رسانی در مطالعات آسیایی، مؤسسه مطالعات پیشرفته آسیا، دانشگاه توکیو، ۲۰۱۹، ص 10.

[9] ‏محمد برشان، پیشینه قنات در ایران، تهران، نشر اوراق، ۱۳۹۲، ص 37.

[10] ‏سعداله ولایتی، «بررسی بحران آب استان خراسان‏»، فصلنامه مدرس علوم انسانی، ش. ویژه نامه جغرافیا، مرداد ۱۳۸۵، ص 220.

[11] ‏فاطمه نقی زاده اصل، سازه ها و شیوه های سنتی استحصال آب در ایران، همان، ص 14.

[12] ‏فریدون آزاده و صادق احمدیان، سیر تاریخ کشاورزی در ایران، ویراسته‌ی ف ارجمند اقدم، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی چهره، ۱۳۷۲، ص 26.

چرا باید دنبال منابع آب غیرمتعارف بود؟

با توجه به محدودیت منابع آب تجدیدپذیر و در دسترس كشور، ضروری است برای تأمین بخشی از نیازها، منابع آب جدید جستجو شود. منابع آب غیرمتعارف پتانسیل مناسبی برای این منظور است. در صورت برنامه ریزی مناسب و بهره برداری از این پتانسیل برای مصارفی كه امكان استفاده از این آب ها را دارند، می توان تا حدی از فشار وارد شده بر منابع آب تجدیدشونده كشور كاست.[1]


[1] ‏محمدجانی و یزدانیان، «تحلیل وضعیت بحران آب در كشور و الزامات مدیریت آن»، 136-135.

کاربرد دانش بومی در حفظ محصولات کشاورزی

برخی از اقداماتی که کشاورزان از دیرباز به منظور حفظ محصولات کشاورزی در برابر خشکسالی انجام می دادند عبارتند از:

  • احداث استخرهای کوچک
  • اندود کردن نهرها و جوی ها با خاک رس
  • کاشت عمیق تر بذرهای نباتی
  • و...

این تکنیک ها که تا امروز در مناطق روستایی کشور به کار گرفته می شوند شاهدی بر این ادعا می باشند که دانش انباشته شده تاریخی در درون روستاهای کشور هنوز هم قابل استفاده هستند و منبع تجربی مطمئنی برای متخصصان مسائل روستایی به شمار می رود. دانش بومی باارزش است و می تواند فهم و ارتباط مؤثر را تسهیل کند و استفاده از روش های سازگاری و کاهش اثرات تغییر اقلیم را افزایش دهد.[1] کاربرد دانش بومی در مواجهه با انواع مخاطرات، تحت عنوان «مکانیزم‌های مواجهه» یا «استراتژی‌های مواجهه» و همچنین گاهی اوقات «مکانیزم‌های سازگاری» و در بعضی از شرایط «استراتژی بقا» نامیده می‌شود.‏(کارپیشه، 1395، 10 و 96)


[1] ‏لیلا کارپیشه، استراتژی های مدیریت خشکسالی (با تأکید بر تلفیق دانش بومی و نوین)، همان، ص 94.

مدیریت نادرست آب

الگوی نادرست مصرف و هدر رفت آب در مرحله انتقال از مبادین عرضه تا مصر ف كننده نهایی و همچنین تفكیك نشدن آب شرب و بهداشتی از جمله مواردی است که به مدیریت غلط آب باز می گردد.[1] طبق آخرین آمار در جهان، حدود 1.3 میلیارد نفر از ناکافی بودن و غیربهداشتی بودن آب آشامیدنی و 2 میلیارد نفر نیز از ناکافی بودن تسهیلات بهداشتی رنج می‌برند.(کارپیشه، 1395، 30)

در ایران با گسترده شدن خشکسالی‌ها و عدم مدیریت آب، مرگ تدریجی زمین به برنامه کشور تبدیل شده است.(رضایی و حسینی، 1401، 1) این در حالی اتفاق می افتد که امروز پس از گذشت هزاران سال، تجاربی در دنیا وجود دارد که در آنها تخصیص آب بر مبنای وارد نمودن ملاحظات اکولوژیکی صورت گرفته است. در این دیگاه های نوین مدیریتی، طبیعت به عنوان یک مصرف کننده قانونی آب شناخته می شود و دارای حقابه نانوشته است. بدیهی است این شیوه مدیریتی می تواند گامی اساسی در نیل به توسعه پایدار در این گونه جوامع تلقی گردد.[2]

ما از آن غافلیم.


[1] ‏محمدجانی و یزدانیان، «تحلیل وضعیت بحران آب در كشور و الزامات مدیریت آن»، 135.

[2] ‏سیدحسن مهدوی فر، آب از منظر فرهنگ و اجتماع، همان، ص 72.

حقوق آب در فقه

مطابق شرع اسلام، آب را نمی توان خرید و فروش کرد و فقط مجرای آب و حق استفاده از آن قابل فروش است. صاحب چشمه و کاریز و چاه و نهر نمی تواند از دادن آب به مسافر یا گله ابا ورزد اما کسی هم نمی تواند بدون اجازه قبلی آن را به مصرف آبیاری برساند.[1]


[1] ‏نعمت الله تقوی، «آب و آبیاری در روستاهای ایران»، همان، ش. 128 و 129، ص62.

یک معرفی کوتاه از روستای عبدل آباد

روستای عبدل آباد در جنوب غربی تربیت حیدریه در دهه 1360 دارای قناتی بود که حدود 400 هکتار را به زیر کشت می برد.[1] این قنات یک کیلومتر طول داشت و از خیابان اصلی ده می گذشت. علاوه بر این قنات ها، قنات های دیگری به نام های زنبر و بندخار در این روستا وجود داشت.[2] روستای عبدل‌آباد منطقه‌ای خشک و کویری با باران‌های موسمی از فروردین تا نیمه اردیبهشت است. مدار گردش آب کاریز عبدل‌آباد در دهه 1360 بر اساس 14 شبانه روز یک بار شکل می‌گرفت و بر همین پایه، روستا دارای 14 صحرا (زمین زراعی) بود. نوبت آبیاری در طول سال به 2 قسمت زمستانه و تابستانه تقسیم می‌شد. در این روند در طول سال 29 شبانه روز آب اضافی باقی می‌ماند که طبق سنّت محلی به مصارف خیریه و عمومی مانند آب مسجد، آب حمام، آب‏انبارهای عمومی و آب‌های گندم نذری می‌رسید(صفی‌نژاد، 1368، 82-81 و 89).


[1] ‏جواد صفی نژاد، نظامهای آبیاری سنتی در ایران، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸، ج 2، ص 86.

[2] ‏محمدرضا خسروی، جغرافیای تاریخی تربت حیدریه «زاوه باستان»، همان، ص 234.

معرفی چند کاریز در روستاهای خراسان

مهم‌ترین کارایی کاریز در خشکسالی‌ها بود اما خود خشکسالی نیز اگر طولانی می‌شد باعث خشک شدن کاریز می‌شد. می توان ادعا کرد همه روستاهای خراسان دارای کاریز بودند. همه روستاهای منطقه گناباد در مظهر قنات یا چشمه به وجود آمده اند.(محمدی، 1396، 130) «میان ولات» از بخش های تایباد تماماً کاریز داشت و زراعت شان مشروب از قنات بود.[1] در سال‌های 1314 تا 1318ه.ش نیز 4 رشته کاریز جدید در روستای گناباد (منظور روستایی نزدیک مشهد است نه شهر گناباد در جنوب خراسان) حفر شد و آب مجموع این کاریز‌ها تا سال 1325ه.ش به حدود 300 زوج رسید که به استخر کوهسنگی (در مشهد) وارد می‌شد.(نجف زاده و قصابی گزکوه، 1401، ج1، 66) کاریز روستای کلاته شیخ‌ها از توابع چناران حدود 9.5 کیلومتر طول داشت و عمق مادرچاه آن بیش از 100 متر بود و در تمام طول سال آب داشت و فقط در اواسط تابستان از آب آن کاسته می‌شد.(قنبری، 1381، 70-69) کاریز‌های دیگری نیز به نام‌های صالح‏آباد و کورس از قدیم در استان وجود داشته است.(بهنیا، 1367، 16؛ ‏‏غازی و کاوه زاده، 1384، ص127؛ ‏‏برشان، 1392، 24)

روستای عبدل آباد در جنوب غربی تربیت حیدریه در دهه 1360 دارای قناتی بود که حدود 400 هکتار را به زیر کشت می برد.[2] این قنات یک کیلومتر طول داشت و از خیابان اصلی ده می گذشت. علاوه بر این قنات ها، قنات های دیگری به نام های زنبر و بندخار در این روستا وجود داشت.[3]


[1] ‏رضا نقدی، جغرافیا و نفوس خراسان در عصر ناصری، همان، ص 137.

[2] ‏جواد صفی نژاد، نظامهای آبیاری سنتی در ایران، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸، ج 2، ص 86.

[3] ‏محمدرضا خسروی، جغرافیای تاریخی تربت حیدریه «زاوه باستان»، همان، ص 234.

سیاست های آبی بعد از انقلاب

پس از انقلاب سال 1357، سازمان‌ها و نهادهای دولتی مانند وزارت نیرو، ادارات کشاورزی و مراکز خدمات روستایی و مهندسی زراعی و جهاد سازندگی به ساخت سد و بند انحرافی، دهانه و سردهنه برای نهرهای سنّتی و یا بازسازی و پوشش آنها کردند(کمالی، 1364، 2-1). در این سال‌ها آستان قدس رضوی نیز اقدام به بازسازی سردهنه‌های خراسان کرد که البته به دلیل علمی نبودن، ناکام ماند(پاپلی‌یزدی، 1400، 70).

در اوایل انقلاب روستاییان توسط هیأت 7 نفره صاحب زمین شدند و چند سالی به همین روش زراعت صورت می‌گرفت ولی بعدها خود کشاورزان با میل و رغبت اراضی مزروعی را بین خود تقسیم کردند.(قنبری، 1381، 183) هیأت های 7 نفره خرده مالکی را رونق دادند که خسارت هایی به منابع آبی وارد کرد.

در برنامه سوم توسعه قید شد که به منظور جلب منابع مالی بیشتر جهت سرمایه گذاری و تسریع در اجرای طرح‌های تأمین آب و خاک کشاورزی، شبکه‌های اصلی و فرعی آبیاری و زهکشی طرح‌های کوچک آبی و احیاء قنوات و چشمه سارها و... اعتبارات لازم را در بودجه‌های سالانه منظور و از طریق وزارتخانه ذیربط در اختیار بانک کشاورزی قرار دهند.(کوچ‏پیده و کیخسروی، 1386، 88)

چند آمار تاریخی درباره کاهش بارندگی در خراسان

خراسان رضوی در سال زراعی 79-78 در بخش قنوات کشاورزی با توجه به کاهش 53 درصدی میزان بارندگی به منظور جبران خسارات خشکسالی و اثرات نامطلوب آن بر 6792 رشته کاریز در بخش‌های مرکزی و جنوبی استان (خراسان بزرگ) به طول 8000 کیلومتر اعتبار کسب کرد.(علیزاده و آشگر طوسی، 1387، 223)

اما آیا کسب اعتبار توانست این غول را از پا درآورد؟

به طور کلی آب تجدید شونده کشور از حدود 13هزار متر مکعب در سال 1300 به حدود 1900 متر مکعب در سال 1382 کاهش یافته و در صورت ادامه این روند وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد و کشور را وارد تنش آبی خواهد کرد.[1] بررسی‌ها در مورد وقوع خشکسالی و کاهش سطح پوشش گیاهی نشان می‌دهد که متناسب با کاهش میانگین بارندگی، سطح زیر پوشش محصولات گیاهی نیز کاهش یافته است به طوری که از سال 1387ه.ش سیر نزولی سطح زیرپوشش محصولات گیاهی در همه سال‌ها تا سال 1395ه.ش روند نزولی را نشان می‌دهد.(کرمی و دیگران، 1398، 10)

مدیر عامل شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی، متوسط بارندگی جهانی را 810 میلیمتر، در ایران 241 میلیمتر و در خراسان رضوی 221 میلیمتر در آمار بلند مدت برشمرد و افزود: متاسفانه این عدد در سال های گذشته به دلیل کاهش بارندگی ها در استان به میزان بسیار زیادی کاهش یافته به طوریکه در سال آبی 97 96 این عدد به 129 میلیمتر رسیده است.(رساناب، 7)

از بررسی های علمی در چند طرح آبیاری معلوم شد میزان هدر رفت آب در حدود 30% کل آب است. این رقم محدود به خراسان نیست و در اکثر انهار و مجاری آبیاری کشور صادق به نظر می رسد. در هیچیک از انهار و مجاری، وسایل کنترل و تنظیم تعبیه نشده و میرآب ها بدون داشتن اطلاعات علمی ارقامی را به واحدهای محلی ذکر می کنند که دقیق نیست.[2]

مهم‌ترین مقوله و متغیر غیرکنترلی در بخش کشاورزی بارندگی، آب و هوا و خشکسالی است که نیروی غالب و به شدت تأثیرگذار بر روند، حجم و جدول زمانی و مکانی تولید بخش کشاورزی است و گاهی چنان اثر خود را می‌گذارد که اثر سایر متغیرها و ابزارهای سیاست‏گذاری را معکوس می‌نماید.(جعفری و دیگران، 1391، 173)


[1] ‏لیلا کارپیشه، استراتژی های مدیریت خشکسالی (با تأکید بر تلفیق دانش بومی و نوین)، همان، ص 36.

[2] ‏منصور روحانی، «منابع و تأسیسات آب در گذشته و حال‏»، نشریه وحید، ش. 30، خرداد ۱۳۴۵، ص 490.

مراقبت از کاریزها در تاریخ خراسان

رسیدگی به کاریزها فقط محدود به لایروبی و مرمت نیست بلکه در مواقع ضروری نیاز است به طرز صحیحی مسدود شوند تا آب هدر نرود. در گزارشی از سال 1400ه.ش، تعداد ۱۴ رشته کاریز در زیر شهر سبزوار قرار داشت که با توجه به توسعه شهرنشینی و تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی، مسیر کاریز‌ها به طرز نامطلوبی مسدود شد که این امر سبب بالا آمدن آب و ایجاد مشکل در برخی از مناطق شد.(بی نا. «زخم کهنه فرونشست زمین در منطقه غرب خراسان رضوی»، 1400)

کم پیش می‌آمد قنوات آن‌طور که در چناران رسم بود در اختیار کامل خود کشاورزان باشد. وظیفه لایروبی و تعمیر قنوات در چناران بر عهده خود مردم بود.(قنبری، 1381، 185) اما به طور کلی این وظیفه به دلیل مخارج زیاد، بر عهده سرمایه داران بود.

مقنیان برای فرو نشاندن آب مجبور بودند بین دو رشته فرعی جدید به ارتفاعات مختلف مجراهایی روی هم حفر کنند تا اینکه به کف کاریز برسند. اگر مجرای اصلی، آسیب و لطمه‏ای ندیده بود آن وقت پس از رفع ریزش و نصب پوششی محافظ رشته اصلی را مورد استفاده قرار می‌دهند در غیر این صورت رشته اصلی را رها کرده و از همان نقب فرعی و جانبی استفاده می‌کردند.(عنایت الله، 1350، 159)

علاوه بر خطرات طبیعی، کاریز‌ها را می‌بایست از خطرات انسانی نیز مصمون نگه داشته می‌شد. مثلاً در شهر بجستان یک بار در دهه 1320ه.ش و بار دیگر در سال‌های 1368ه.ش و 1378ه.ش کندن چاه و کاریز، منابع آبی بجستان را تهدید کرد. این چاه ها گاه به همت مردم پر می‌شد. اما مسئولین گاهی همسو با مردم و گاهی به عنوان عامل بحران ظاهر می‌شدند. مردم این ناحیه و به طور کلی خراسانیانی که آب و زندگی آنها به کاریز‌ها گره خورده بود در برابر فعالیت‌های تهدیدآمیز ایستادگی می‌کردند. اغلب سفره‌های آبدار در یک منطقه محدود به هم مربوطند. زدن چاه عمیق و یا نیمه ‏عمیق و پمپاژ آب آن با موتور، موجب خشک شدن آب کاریز مجاور می‌شود. زدن این چاه‌ها به تدریج سطح ایستایی را پایین برده و باعث خشک شدن قنوات می‌شود.‏(کریمیان بجستانی، 1379، 58 و 61)

جنگل زدایی پس از اسلام

در ادوار اسلامی برای ایجاد اماکن مذهبی و در عصر نادرشاه جهت ساختن کشتی های جنگی، چوب مورد نیاز بود که از جنگل های شمال ایران تأمین می شد. کمبود گونه بلند مازو در بخش های فوق ساحلی و میان بند جنگل های منطقه شمال بر اثر بهره برداری بی رویه درختان در زمان نادرشاه است احتمالاً. اما به نظر می رسد مهمترین عامل جنگل زدایی پس از اسلام، در راستای تولید زغال صورت گرفته که به عنوان نمونه باعث کم پشت شدن نوار سبز شمال خراسان شد. این نوار سبز شامل جنگل های پسته و سرو کوهی می شد. فراموش نکنیم پیش از اسلام به دلیل حرمت درخت و خصوصاً سرو، از این درختان محافظت می شد.

از نتایج جنگل‌زدایی، بروز پدیده گرد و غبار می‌باشد(مجله فلاحت و تجارت، س1، ش10، 1297، 179) که امروز گریبان بسیاری از نواحی کشور را گرفته است.

آب باران را حفظ کنیم

خشکسالی های پی در پی و رعایت نشدن اصول مربوط به نگهداری و حفاظت منابع آب در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود مشغول داشته تا به شیوه های گوناگون در جستجوی کشف راه حل های بدیع و خلاقانه برای رفع آن و بهره برداری از آب های زیرزمینی و ترویج آموزش بیشتر در این زمینه باشد. جمع آوری آب باران با اهداف و انگیزه های گوناگونی مانند رفع نیاز آبی گیاهان و تأمین آب شرب انسان و دام صورت می گیرد اما هدف اصلی آن بهینه سازی و مدیریت بهره برداری از آب باران بر اساس نیاز و مصرف است.[1]


[1] ‏فاطمه نقی زاده اصل، سازه ها و شیوه های سنتی استحصال آب در ایران، همان، ص 15.

نظر شاردن درباره کاریزهای ایران

شاردن فرانسوی در حدود 1670 م. شرح مختصری درباره کاریز نوشته و در شرح روش قنات سازی ایرانیان می گوید آنها برای کشف آب زیرزمینی در پای کوه چاه می کنند و همینکه آب باریکی یافتند آنرا از طریق مجاری تحت الارضی به هشت تا ده «لیو» منتقل می کنند از این طریق آب را از نقطه مرتفع به جاهای پست می رسانند تا بهتر جاری شود.[1]

«ترتیب حفر و استفاده از آب كاریزها چنانست كه نخست در دامنه كوهى چاهى حفر مى‏كنند و وقتى به آب رسید با كندن چاههاى متعدد و مربوط كردن آنها به وسیله حفر راههاى زیرزمینى آن آب را از فاصله بیست تا ده فرسنگى از جاهاى بلند به زمینهاى پست هدایت مى‏كنند و از آنها در كار كشاورزى سود مى‏برند.»[2]


[1] ‏ای. پ. پطروشفسکی، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول (قرنهای ۱۳ و ۱۴ میلادی)، همان، ص 213.

[2] ‏ژان شاردن، سفرنامه شاردن‏، همان، ج 2، ص 860.