رسیدگی به کاریزها فقط محدود به لایروبی و مرمت نیست بلکه در مواقع ضروری نیاز است به طرز صحیحی مسدود شوند تا آب هدر نرود. در گزارشی از سال 1400ه.ش، تعداد ۱۴ رشته کاریز در زیر شهر سبزوار قرار داشت که با توجه به توسعه شهرنشینی و تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی، مسیر کاریز‌ها به طرز نامطلوبی مسدود شد که این امر سبب بالا آمدن آب و ایجاد مشکل در برخی از مناطق شد.(بی نا. «زخم کهنه فرونشست زمین در منطقه غرب خراسان رضوی»، 1400)

کم پیش می‌آمد قنوات آن‌طور که در چناران رسم بود در اختیار کامل خود کشاورزان باشد. وظیفه لایروبی و تعمیر قنوات در چناران بر عهده خود مردم بود.(قنبری، 1381، 185) اما به طور کلی این وظیفه به دلیل مخارج زیاد، بر عهده سرمایه داران بود.

مقنیان برای فرو نشاندن آب مجبور بودند بین دو رشته فرعی جدید به ارتفاعات مختلف مجراهایی روی هم حفر کنند تا اینکه به کف کاریز برسند. اگر مجرای اصلی، آسیب و لطمه‏ای ندیده بود آن وقت پس از رفع ریزش و نصب پوششی محافظ رشته اصلی را مورد استفاده قرار می‌دهند در غیر این صورت رشته اصلی را رها کرده و از همان نقب فرعی و جانبی استفاده می‌کردند.(عنایت الله، 1350، 159)

علاوه بر خطرات طبیعی، کاریز‌ها را می‌بایست از خطرات انسانی نیز مصمون نگه داشته می‌شد. مثلاً در شهر بجستان یک بار در دهه 1320ه.ش و بار دیگر در سال‌های 1368ه.ش و 1378ه.ش کندن چاه و کاریز، منابع آبی بجستان را تهدید کرد. این چاه ها گاه به همت مردم پر می‌شد. اما مسئولین گاهی همسو با مردم و گاهی به عنوان عامل بحران ظاهر می‌شدند. مردم این ناحیه و به طور کلی خراسانیانی که آب و زندگی آنها به کاریز‌ها گره خورده بود در برابر فعالیت‌های تهدیدآمیز ایستادگی می‌کردند. اغلب سفره‌های آبدار در یک منطقه محدود به هم مربوطند. زدن چاه عمیق و یا نیمه ‏عمیق و پمپاژ آب آن با موتور، موجب خشک شدن آب کاریز مجاور می‌شود. زدن این چاه‌ها به تدریج سطح ایستایی را پایین برده و باعث خشک شدن قنوات می‌شود.‏(کریمیان بجستانی، 1379، 58 و 61)