حروف نبین چه ریزه

در دوره ایلخانی برخی علما تقیه را کنار گذاشتند و به روش های گوناگون شروع به فلسفیدن کردند. فضل الله استرآبادی در زمان امیر تیمور می زیسته و ابداع گر مذهبی رمزی است که بدان وسیله همان گونه که فیثاغورس برای اعداد جنبه مجرد قائل بود او نیز برای حروف قائل بود[1] و همانطور که اخوان الصفا به اعداد توجه می کردند حروفیه به حروف توجه می کردند. در اندیشه سیاسی ایران باستان اعتقاد بر این بود که خداوند در هر عصری فردی از خلایق خود را بر می گزیند و به مقام پادشاهی مفتخر می گرداند.[2] حروفیه رهبر خود فضل را آن شخص می دانستند. ادعاهای شیخ فضل الله حروفی مورد اعتراض علمای عصر واقع شد و فتوا به کفر او دادند که در نهایت منجر به قتلش توسط میرانشاه در سال 796 ه.ق شد.[3] بازماندگان حروفی نوعی مذهب پروتست ایجاد کردند و در عثمانی جنبش هایی را علیه حکام عثمانی به راه انداختند.[4]

 


[1] ‏عبدالرحمان جامی، مقدمه هاشم رضی، ص 90.

[2] ‏ولی دین پرست، «سنت سیاستنامه نویسی در سده نهم هجری، اندیشه های سیاسی ابراهیم بن محمد در خصوص امام یا سلطان در آداب الخلافه و اسباب الحصافه»، مطالعات تاریخ اسلام 6، ش. 22 (مهر ۱۳۹۳): 68.

[3] ‏ابوالفضل نبئی، نهضتهای سیاسی مذهبی در تاریخ ایران (از صدر اسلام تا عصر صفوی)، ج 1 (مشهد: دانشگاه فردوسی، ۱۳۷۶)، 223.

[4] ‏قدیانی، نگاهی کوتاه به قیام های سیاسی و مذهبی در ایران (از عباسیان تا انقلاب اسلامی)، 69-68.

تکفیر نسیم

تکفیر خود به سه بخش تقسیم می شود:

1- تکفیر سمبلیک: منجر به کسب منافع سیاسی می شود.

2- تکفیر درونی: منجر به زایش نفرت در جامعه می شود.

3- تکفیر بیرونی: منجر به خشونت در جامعه می شود.

تبعات این تکفیر ها زایش رادیکالیسم هست. تکفیری از قرن ها پیش سر بسیاری از نوادر دوران را روی دار برده بودند. یکی از آنها عمادالدین نسیمی بود که طبق سنت رایج نخبه کشی، همچون شهاب الدین سهروردی در حلب کشته شد تا ثابت کند علمای قرن نهم، همان علمای قرن ششم هستند. کسانی که تحولی در افکار آنها به وجود نیامده بود چگونه می‏توانستند جامعه ای را متحول نمایند و ساختمان جدیدی در اندیشیدن بنا کنند؟ تفکری از جنس حروفیه نیز که رفتارهای این علما را به چالش می کشید بنا بر اصل جامعه شناسی نخبه کشی ناگزیر باید مشمول تکفیر قرار می گرفت. به قول هگل مردان بزرگ قابله آنچه روح زمان بدان آبستن است هستند اما عدم موفقیت آنان نشان از آن دارد که این قابله ها یا در تشخیص زمان تولد نوزاد دچار اشتباه شده اند و یا به صورت اتفاقی ظهور کرده اند.