این یکی کج نیست ولی مال کرجه (درباره ابوبکر کرجی)

اصول کار قنات نیاز به مهندس و ریاضی دان داشت که در این زمینه می توان از اشخاصی نظیر کرجی (قرن 4ه.ق) که در علم حساب و جبر و نقشه برداری صاحب اطلاعات، کشفیات و اختراعات بوده نام برد.[1] کرجی از قنات هایی صحبت می کرد که آب آنها همیشگی است و کمی باران و برف در کاهش آنها مؤثر نیست.[2] از همین رو قنات، ناجی سرزمین هایی است که نزولات آسمانی در آنها بسیار ناکافی است.[3] بسیاری از اطلاعات دست اول مربوط به آب، از کتاب کرجی به ما رسیده که حاوی مطالب مهمی درباره زمین، چگونگی شناخت خاک، دستیابی به آب‌های زیرزمینی، گیاهان و نوع رطوبت خاک و مباحث مختلف در ابزارهای اندازه ‏گیری است.(فاضلی پور، 1380، 22-21)


[1] ‏هادی الفتی، تاریخ کشاورزی و دامپروری در ایران، همان، ص 143.

[2] ‏ابوبکر محمد بن الحسن الحاسب کرجی، استخراج آبهای پنهانی، ترجمه‌ی حسین خدیوجم، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵، ص 106.

[3] ‏هانری گوبلو، قنات ها؛ فنی برای دستیابی به آب، همان، ص 38.

مریم میرزاخانی متصل بود!

دکتر سروش:
من از یک جهت هم به مریم میرزاخانی غبطه میخورم! غبطه من چیست؟
من مطمئنم که مریم یکی از تجربه های ناب و نادر این عالم را با خویشتن داشته است و آن عبارتست از مواجهه پرجمال حقیقت! من اندکی این را درک میکنم و حس میکنم کسانی که اهل کشف اند، اهل شهوداند و اهل دریافت های وجدانی اند، به خوبی می دانند که وقتی که احساس می کنند یک حقیقتی به آنها چهره میگشاید، حالا چه پس از زحمت های بسیار و چه ناگهان در اثر عنایت ویژه ای که نصیب آنها میشود، به دنبال چیزی میگردند و ناگهان آن چیز، چهره خندان خود را به آنها نشان میدهد، بهجتی نصیب آنها می شود که قدر ده تا عمر است، قدر ده تا عمر است، واقعاً. کشف هایی که مریم در ریاضیات کرده بود، بنده از آنها سر درنمی آورم، ما ریاضی مان در حدّ جمع و تفریقی است که بلدیم! امّا خوب آن درکهای عالی و متعالی نصیب او شده بود، و آن حقیقتهایی که پیدا کرده بود، و به قول خودش در این جنگل تاریکی که دویده بود، ولی در پایان جنگل ناگهان نور آفتاب ازپشت درختها ظاهر شده بود، چنانکه گفتم شادی ای نصیب او کرده بود،لبخندی بر لب او نهاده بود، بهجتی در دل اوافکنده بود که به صد عمرمی ارزد.