وقتی فیلم آدم برفی داوود میرباقری رو می دیدم هیچوقت فکر نمی کردم روزی به سرنوشت عباس دچار بشم. کسی که مهاجرت به آمریکا رو به هر چیزی ترجیح میده. کسی که براش هیچ راهی نمونده به جز آمریکا. کسی که برای رسیدن به آمریکا همه پل های پشت سرشو خراب کرده. حالا می فهمم چرا همون موقع هم به طرز عجیبی با این فیلم ارتباط برقرار کردم. این فیلم همیشه برام یه حس عجیب داشت!
کجایی اسی دربدر؟ کجایی جوادی؟ عباس های عشق آمریکا دوباره سر در آوردند. این بارم این عباس ها نه کدئینی اند، نه ریوواکی اند، نه کاشکالمینی. این عباس های جدید فقط و فقط خسته اند. حتی خسته تر از عباس؛ چون عباس حداقل یه مادر دلسوز توی ایران داشت...

اینم یه نقد فیلم درباره من، درباره تو، درباره آدم برفی هایی که سرنوشت شون به جایی بیرون از این کوره داغ گره خورده (یا حداقل خودشون اینجوری فکر می کنند) و البته تاریخچه ای از این طرز تلقی

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/15669-2019-05-31-10-37-18.html