برای آزمون معلمی مجبور شدم کتاب مرتضی آوینی رو بگیرم. تا توی فهرستش دیدم نظریه داروین رو خرافی معرفی کرده کتاب رو پس دادم. خوندنش مثل شکنجه است. باز حداقل مطهری یک آب شسته تره چون وقتی می خواد از خرافه حرف بزنه میگه در عصر حاضر دم زدن از استقلال خونی و نژادی خرافه ای بیش نیست. اینو میشه پذیرفت ولی خب به طور کلی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران تلاش یک آخونده برای جلوگیری از غرق شدنِ یک کشتی به گل نشسته. خامنه ای رو که اصلاً نگرفتم چون ناخونده مشخصه آقا یک تنه پوزه همه اینا رو به خاک مالیده. ولی خودمونیم این وصیت نامه امام دست آقا رو هم از پشت بسته

بعداً درباه مغالطات مطهری بیشتر صحبت می کنم. بعد از کتاب ها میری سراغ جزوه ها. توی جزوه آزمون معلمی نوشته به بچه ها بگید:

آثار و پیامدهای سیاسی و اجتماعی فتح اندلس توسط مسلمانان را تجزیه و تحلیل کنند. (توجه کنید که اندلس توسط امویان فتح شده) بعد اضافه کرده دستاوردها و ویژگیهای شاخص تمدن اسلامی در اندلس را شناسایی، دسته بندی و ارزیابی کنند.

کافیه اینا رو به بچه ها بگیم تا متهم مون کنند به دورویی و تناقض. تا دیروز که امویان فاسد و نژادپرست بودند، حالا که اسپانیا رو فتح کردند شدند مسلمانان واقعی و کسانی که به تمدن اسلامی شخصیت دادند؟

تناقضات در منابع و در جاهای مختلفی دیده میشه. در جزوه «معلم تاریخ» نوشته تا 300 سال بعد از اسلام اکثر اهالی فارس هنوز زرتشتی بودند و ترجیح می دادند جزیه بدند تا اینکه بخوان مسلمون بشن. تأکید این جزوه به پذیرش تدریجی و بلندمدت اسلام از سوی ایرانیان هست در صورتی که وقتی به کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» مراجعه می کنیم نوشته دین زرتشت به قدری در دست موبدها فاسد شده بود كه ملت باهوش ایران هیچگاه نمی توانست از صمیم قلب به آن عقیده داشته باشد.

حالا تست ها رو نگاه کنید:

کدام مورد زیر جزو مصادیق اصل تحول مداوم در ساحت تربیت اعتقادی، اخلاق و عبادی نیست؟

پاسخ: توازن میان مربی محوری و متربی محوری

فقط می خواستم از طراحی سوال بپرسم خودت فهمیدی چی گفتی سید؟ اینطوری می خواین معلم تربیت کنید؟ ما هیچ ما نگاه...

فقط انصافاً یک جزوه خیلی خوب بود که اونم قانون اساسی بود. جزوه ای به دستم رسید که هم قوانین امروز رو داره هم قوانین اول انقلاب. یعنی مثلاً درباره اصل 5 (ولایت فقیه) هم قانون قدیمی هست و هم جدید و میشه فهمید چه تغییری کرده. اینطور بهتون بگم که اکثر قوانینی که عوض شدند یا از حالت شورایی به حالت تک نفره برگشتند یا کاری کردند قدرت دست یک عده خاص بمونه. گرایش به دیکتاتوری به طور خیلی تابلویی مشهوده و میشه فهمید چه جوری ما رو در این 4 دهه بازی دادند.

درباره کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران مطهری

ابتدای کتاب نوشته ناسیونالیسم مطابق بیان گذشته بر عواطف و احساسات قومی و ملی متكی است نه بر عقل و منطق. اینکه مطهری امت اسلامی رو حتی اگه اموی باشه در برابر جهان غرب قرار میده و ازش دفاع می کنه اسمش چیه؟ آقای مطهری میگه ملت پرستی بده و منطقی نیست و بعد در کلام خودش یک نوع امت پرستی دیده میشه.

نوشته در مبارزات قرن بیستم بر ضد استعمار، بیش از آنكه عامل ملیت تأثیر داشته باشد عامل اسلام مؤثر بوده است. از قبیل مبارزات الجزایر، اندونزی...

پس مبارزه دکتر مصدق که به جنبش ملی شدن صنعت نفت منتهی شد چی؟

جمال عبدالناصر که در مصر کانال سوئز رو ملی کرد چی؟

سوکارنو مگه عضو اتحادیه ملی‌گرایان اندونزی نبود؟

مطهری نوشته اگر اسلام نباشد چیز دیگری كه بتواند با اندیشه های استعماری سیاه و سرخ مبارزه كند وجود ندارد. فارغ از اینکه اصلاً این گزاره به لحاظ تاریخی صحیح نیست باید پرسید الان این جمله به چه درد ما می خوره آقای مطهری؟ الان که هیچکس برای اسلام شما تره هم خرد نمی کنه. استعمار سرخ و سیاه؟ بابا 4 تا کتاب جدید معرفی کنید آدم یه چیزی به معلوماتش اضافه بشه. درسته توی خاورمیانه زندگی می کنیم ولی دیگه توی غار که نیستیم. خیر سرمون قراره معلم بشیم.

این آدم به حساب خودش مثلاً فیلسوف هم بوده. پاره کردن نامه پیامبر رو دلیلی دونسته برای فساد دربار ایران. وقتی با اعتقادات خودت بخوای پاسخ بدی همین میشه دیگه گند می زنی. بماند که اصلاً در جریان ارسال نامه توسط پیامبر تردید وجود داره چه برسه به پاره کردنش! اینایی که آقای مطهری درباره تاریخ اسلام، محکم و مسلم فرض کرده، سایه ای از تاریخ هم نیست و مطهری روی سایه ها اسکی رفته. به بیان علمی تر پدیدارشناسانه نیست.

مطهری یک جوری نوشته ایرانیان با دل و جان اسلام رو پذیرفتند که انگار خودشم باورش شده. درستش اینه که ایرانیان نه اونطور که مطهری میگه با جان و دل اسلام آوردند و نه اونطور که طرف مقابل میگن به ضرب شمشیر بوده. این یک جور کنش و واکنش در کشاکش انتقال قدرت بود که در مواردی با خونریزی و در مواردی با تسلیم همراه بود. البته با توجه به روایت هایی که داریم حجم جنایت خیلی زیاد بوده. با توجه به آیه 24 سوره نسا زن های ایرانی زیادی که حتی شوهردار بودند به کنیزی بردند و باهاشون خوابیدند. کسی مثل مطهری که این چیزا رو نمی بینه چون نمی خواد ببینه. میگن کسی که خودشو به خواب زده رو نمیشه بیدار کرد. تازه این فیلسوفشونه؛ ببین عوامشون چی اند اینا.

حالا تو هی بیا بگو با جان و دل بوده! کدوم ایرانی اون زمان می تونست قرآن بخونه که بخواد با جان و دل اسلام بیاره؟ البته اینو باید بگیم که درسته همه نمی تونستند قرآن بخونند ولی همه می تونستند بفهمند که قراره مالیات چقدر تغییر کنه و یا مثلاً قراره طبقات حذف بشن. اون ایرانی که تسلیم می شد به این چیزا فکر می کرد.

بیشتر از این دیگه نتونستم کتابو بخونم چون به نظرم خیلی سطح پایین اومد. به ربع کتاب نرسیده بستم.

خیلی از ما شاید توی آزمونش قبول بشیم ولی قطعاً توی مصاحبه رد میشیم چون مثل شما دروغگوهای خوبی نیستیم