پاسخ به یک استاد دانشگاه فردوسی درباره فحاشی دانشجویان
در پی بازنشر یک پست از طرف دکتر رجایی پاسخی کوتاه به ایشان دادم. به دلیل پرهیز از اطاله کلام از درج کامل آن پست صرف نظر می شود و تنها به قسمتی از آن بسنده می شود:
اشکان رضوی، عضو حزب جبههٔ ملی: فحاشی دانشجویان به هیچ عنوان نمیتواند مورد تایید هیچ جریان و یا شخصیت سیاسی اصیل باشد. شماها اخلاق را باختید سیاست بدون اخلاق از دیکتاتوری عریان هم خطرناکتر است. راه ما در جبهه ملی ایران قطعا با شماها جداست
پاسخ: با درود خدمت دکتر رجایی گرامی. امیدوارم حالتان خوب باشد. جسارت بنده را ببخشید. این مطلب را ناگهانی دیدم و به دلایلی لازم دیدم توضیح کوتاهی بدهم. شما خودتان استاد هستید و از قضا بسیار خوش اخلاق و با شخصیت هستید. منصف هم هستید به همین دلیل پرسشی برایم پیش آمد: یکی اینکه آیا همه دانشجویان را می توان به یک چوب زد؟ من خودم چند مرتبه در اعتراضات اخیر دانشگاه فردوسی حاضر بودم و همه چیز را زیر نظر داشتم: بخش اعظم شعارها پخته و پرمفهوم بودند و بخش دیگر ساختارشکن بودند ولی فحش نبودند. بودند معدودی دانشجو (مثلاً دو سه نفر) که دلشان می خواست (به اقتضای سن شان) شعارها را به فحاشی تبدیل کنند ولی کسی همراهی نمی کرد، البته تعداد اشاره توهین آمیز با انگشتان دست بیشتر بود ولی اکثریت با آن هم همراهی نمی کردند. اما نکته ای که می خواستم خدمت شما که استاد دانشگاه هستید عرض کنم این هست که در یکی از تظاهرات وقتی دانشجویان به دانشکده ادبیات رسیدند سراغ برخی بزرگان دانشکده نظیر دکتر یاحقی و دکتر ایمان پور را می گرفتند. یعنی توقع داشتند اساتید در کنار آنها باشند. عرض من این هست که اینها در نهایت شاگردان شما هستند، آیا اساتید نقشی در ارتقای اخلاق فردی و جمعی در دانشجویان خود ایفا کرده اند؟ من پشت همان دانشجویانی که فحش می دادند قلب های پاکی می دیدم که نیاز به هدایت دارند. اما اساتید چقدر با دانشجویان خود همراهی کردند؟ اگر یکی از اساتید می آمد و با دانشجویان سخن می گفت و بعد آنها را همراهی می کرد آیا باز هم کسی فحاشی می کرد؟ به هر حال حرف استاد به دل می نشیند. اگر یک استاد می آمد می گفت یک جنبش موفق، جنبشی است که یک گام ما را به لحاظ اخلاقی جلوتر ببرد، آیا این به دل دانشجو که همچون یک لوح سفید است نمی نشست؟ من شخصی که این پست را نوشته نمی شناسم ولی نمی توانم سخنانش را بپذیرم چون به بخشی از حقیقت اکتفا کرده و دانشجویان را تحقیر و به آنها توهین کرده است.
زن، زندگی، آزادی
هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...