جنگ روانی یا روان جنگی؟
سربازها با شستشوی مغزی رهبران خود مسخ می شدند تا آنها را در پی جنگ ها به لذت های خاصی برسانند.
بهانه های زیادی برای جنگیدن وجود داره. اما همیشه عوامل بیرونی بررسی میشه. اما...
1- یکی از ریشه های اصلی جنگ ها جهل، عقده و یا ناهنجاریهای دوران کودکی هست.
2- همیشه پای یک زن در میون هست.
بزرگترین ایده و سعادت چنگیز سوار شدن بر اسبان دشمنان مغلوب و تصاحب زنان آنها بود.
آیا جواب اصلی در این کلمه دو حرفی خلاصه میشه: زن ؟!
نباید مطلق حرف زد. جنگ هایی هست که برای دفاع از آب و خاکه. ولی همون جنگها رو هم مطالعه کنید می بینید ذهن سربازها توسط رهبر جنگجو مسخ شده (هرچند هدف مقدس باشه). و باز متوجه میشی رهبری یه رابطه عاشقانه داره که سعی داره با قدرت گیریش اونو تقویت کنه. البته زن اینجا می تونه نماد قدرت، شهرت، ثروت، انتقام و یا از همه بدتر ایدئولوژی باشه. در هر صورت آدمی که شهوتِ اینا رو داره در واقع با اینها ازدواج کرده. حرم سرای درونی سلطان.
توجه داشته باشید ما در مورد سران صحبت می کنیم وگرنه میشه خالص جنگید...