تشکیلات دولت ایلخانی به طور گسترده ای به علما کمک کرد و این سیاستی بود که از زمان هلاکو دنبال می شد.[1] مهم ترین جلوه های حضور امرا در مسائل مربوط به شیعه گری در زمان غازان خان و الجایتو نمایان شد.[2] غازان خان مى‏كوشید تا حسن نیت خود را نسبت به شیعیان ثابت كند، به همین سبب به زیارت مرقد امامان متقدم شیعه رفت.[3] او علاوه بر توجه به مقابر مقدس شیعه نسبت به خود شیعیان نیز توجه خاصى داشت، غازان خان، در بالاى شهر شیعه ‏نشین حله نهرى ایجاد كرد كه به نهر غازانى شهرت یافت.[4] همچنین روایت شده است كه به دستور غازان خان، سكه ‏هایى با عبارت مذهبى شیعیان زده شد. خواندمیر می گوید: «او اول پادشاهى است از چنگیزخانیان كه بسعادت متابعت مذهب علیه امامیه رسید و نام نامى ائمه اثنى عشر علیهم السلام در خطبه و سكه‏ مندرج گردانید.»[5] رشیدالدین با آوردن نام امامان شیعه در خطبه ها مخالفت کرد و گفت اکثر مردم سنی هستند و اگر سلطان شیعه گردد و خطبه را عوض کند شورش می کنند و با سلطان شیعی سازگاری نخواهند داشت و اکنون که قصد جنگ با مصر و شام داریم به پشتیبانی مردم نیاز داریم و با این کار او را از این کار منصرف کردند.[6] وقتی که در شهر ها و ولایات اغتشاش می شد وقت و نیروی مسئولان تا مدتی صرف آن می گردید که بار دیگر اوضاع آرام گیرد و تشکیلاتی نو برقرار گردد.[7] همین توجیهات بود که باعث شد خواجه سعدالدین محمد ساوجی وزیر شیعه مذهب به جرم اختلاس در رقابت با خواجه رشیدالدین فضل الله به اتفاق جمعی از همدستانش به امر سلطان به قتل رسیدند. سید تاج الدین آوجی نیز به جرم دوستی با وزیر و برپا کردن بلواهای سیاسی-عقیدتی در شهرها به قتل رسیدند.[8] در دوره سلطنت ابوسعید علمای شیعه دوباره به سنگر تقیه پناه بردند. فخرالمحققین فرزند علامه حلی از همین اشخاص بود که البته از بابت تقیه اش رنج می کشید.[9]

 


[1] ‏موسویان، «فخرالمحققین (۷۷۱-۶۸۲ ه.ق)»، 338.

[2] ‏عباسی، «امرای مغول و اسلام گرایی در دوره ایلخانان»، 104.

[3] ‏برتولد اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۹، ترجمه‌ی محمود میرآفتاب (تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶)، 194.

[4] ‏رشیدالدین فضل الله همدانی، تاريخ مبارك غازانى‏، ویراسته‌ی کارل یان (هرتفرد: استفن اوستين‏، ۱۳۵۸)، 203.

[5] ‏غياث الدين بن همام الدين‏ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۴ (تهران: نشر خیام، ۱۳۸۰)، ج 3، 191.

[6] ‏محمدرضا بارانی، «نقد و بررسی گرایش ایلخانان به اسلام و تشیع»، تاریخ در آینه پژوهش 1، ش. 1 (۱۳۸۱): 45.

[7] ‏بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، 2:372-371.

[8] ‏بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، 2:486.

[9] ‏محمدرضا موسویان، «فخرالمحققین (۷۷۱-۶۸۲ ه.ق)»، کتاب اندیشه سیاسی متفکران مسلمان؛ نوشته علی اکبر علیخانی و همکاران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۰، 339.