تعالیم شیخ خلیفه تنها محدود به جنبه های الهی ظهور نبوده بلکه مفاهیم دنیوی آن را نیز شامل می شده است.[1] پس از مرگ مرموز شیخ خلیفه، یكى از شاگردان زیرك او، كه روستازاده‏اى بود از دهكده جور به نام حسن جورى كه بنا به وصیت شیخ خلیفه به جانشینى او انتخاب شده بود، زمام نهضت را به دست گرفت و در نیشابور شروع به وعظ و تبلیغ نمود و پیروان و همفكران خود را متحد و متشكل نمود.[2] او در نامه ای به دولت رقیب و همسایه اش ملک حسین کرت نوشت: حکم شرع این است که دزد را سر ببرند. اکنون شما دزدان دین می باشید که به تقویت شما کارهای نامشروع و ایذاء مسلمانان وجود گیرد و اگر از این افعال ناپسندیده مرتدع نشوید جنگ را آماده باشید.[3] جنبش سربداران در سده هشتم هجری نمونه موفقی از اقدام نیروهای مذهبی در جهت کسب قدرت سیاسی بود که می توانست الگوی مناسب جنبش های مبتنی بر اصول و آرمان های مذهبی و از آن جمله مشعشعیان باشد.[4] پایان کار سربداران در زمان تیمور رقم خورد. تیمور برای فتح خراسان ابتدا آهنگ سبزوار کرد و در آنجا به دیدار سیّد‌ محمّد سربداری رفت و از او‌ خواست‌ در‌ فتح‌ خراسان‌ یاری‌اش دهد سیّد‌ پذیرفت‌ و نامه‌ای به علی مؤیّد سربداری نوشت و او را به اطاعت تیمور دعوت کرد و علی‌ مؤیّد‌ تسلیم شد و با اطاعت او تمام‌ خراسان‌ به‌ تصرّف‌ امیر‌ تیمور‌ درآمد.[5]

 


[1] ‏رنجبر، مشعشعیان، ماهیت فکری-اجتماعی و فرآیند تحولات تاریخی، 55.

[2] ‏مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۲ (تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۸۲)، ج 2، 334.

[3] ‏نبئی، نهضتهای سیاسی مذهبی در تاریخ ایران (از صدر اسلام تا عصر صفوی)، 1:181.

[4] ‏رنجبر، مشعشعیان، ماهیت فکری-اجتماعی و فرآیند تحولات تاریخی، 51.

[5] ‏ساسان طهماسبی، «نقش سیاسی، اجتماعی سادات در دوره تیموری»، نامه انجمن، ش. 15 (۱۳۸۳): 105.