صوفیان اصلاح طلب
از بعد از حمله مغول و خصوصاً در دوره تیموری دسته ای از متصوفه به وجود آمدند که همچون علمای معیشت اندیش به قدرت نزدیک می شدند. این در حالی روی می داد که صوفیان و عرفای اولیه حتی دوک ریسی در روشنایی چراغی را که سلطان افروخته بود تحریم می کردند.[1] ابوالحسن خرقانی از پیشگامان تصوف در جواب به یکی از حکام درباره اولوالامر می گوید بنده چنان مستغرق اطیعوالله است که از اطیعوالرسول شرمنده است، به اولوالامر خود چه رسد.[2] این متصوفه نظیر حروفیه و نقشبندیه سعی داشتند اصلاحات از بالا انجام دهند.
[1] رستم فلاح و علی اکبر علیخانی، «سید حیدر آملی (۷۹۴-۷۲۰ ه.ق)»، کتاب اندیشه سیاسی متفکران مسلمان؛ نوشته علی اکبر علیخانی و همکاران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۰، 96.
[2] ابن الکربلایی، روضات الجنان و جنات الجنان (تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۴)، 155.