بزرگترین زن تاریخ
زنان به دلیل محدودیت هایی که در طول تاریخ داشتند کمتر فرصت شکوفایی اجتماعی پیدا کرده اند اما آنها همچنان بزرگ اند و بزرگ پرور. پیدا کردن یکی از بین همه بسیار دشوار است و از طرفی ما همه را نمی شناسیم که بخواهیم انتخاب کنیم. شاید اصلاً انتخاب کردن هم کار درستی نباشد اما به هر دلیلی اگر بخواهیم از بین همین کسانی که شناخته ایم کسی را انتخاب کنیم به نظرم این شخص کسی نیست جز خدیجه همسر پیامبر اسلام. این را به عنوان یک معتقد به دین نمی گویم بلکه نگاهم پدیدار شناسانه است. اما به عنوان یک مشاهده گر و یا یک محقق تاریخ می توانم درباره اش صحبت کنم. خدیجه کسی است که بسیار ثرورتمندتر بود ولی از گرسنگی مُرد. او کسی بود که در سن 40 سالگی به یک بچه 25 ساله به نام محمد اعتماد کرد و همه چیزش را در اختیار او گذاشت. آن هم نه هر 25 ساله ای؛ یک 25 ساله ای که همه به سادگی (ساده لوحی) او را می شناختند!(البته نه ساده لوحی که ندونه امانت داری یعنی چی.) خدیجه مثل یک زن واقعی، پذیرای محض او بود چون در مقام انسان سازی بود. استعداد او استعدادیابی و کار او کارآفرینی بود و همه اینها را با عشق انجام می داد. او فقط همسر محمد نبود بلکه مادر و معلم او نیز بود و کاری کرد که محمد ظرف 15 سال تبدیل به یک پیامبر شود. او چنان اعتماد به نفس و حشمتی به محمد داد که او را تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین مردان تاریخ کرد. او محمد را شکوهمند و فرهمند کرد و هیچگاه پشت او را خالی نکرد. محمد کسی بود که قوانین زمانه خودش را نمی پسندید ولی با این عزت نفس و جایگاهی که خدیجه به او هدیه داده بود خودش تبدیل به قانونگذار شد. حالا فرض کنید خدیجه از آن زن هایی بود که تحقیر میکنند. مسلماً یک زن چهل ساله ثروتمند چنین ظرفیتی دارد ولی این زن فرق داشت. اگه محمد را تحقیر میکرد و شخصیت او را خرد می کرد آیا محمد به آن جایگاه میرسید؟ اینجا کاری به میراث محمد نداریم ولی می دانیم که در جامعه آن روز جریانی مترقی به حساب می آمد.