چندی پیش از یکی از کارکنان عالی رتبه مرکز پژوهش های آستان قدس شنیدم که درباره برخی حق خوری های درون سازمانی گلایه داشت و می گفت می گویند مشهد معنوی ترین شهر ایران است و آستان قدس معنوی ترین جای مشهد است ولی زرشک. بعد از همین ملاقات بود که متوجه شدم آستان قدس رضوی در ارائه اسناد مربوط به آب شهر سرخس خیلی حساس است. دکتر پاپلی یزدی سال گذشته کتابی چاپ کرده به نام «سرخس در تکاپوی توسعه پایدار» که با خواندنش متوجه می شوید که آستان قدس چه جنایاتی فقط در سرخس کرده است. در یک جمله نظام ارباب و رعیتی مدرنی ایجاد کرده اند که قاجار جلویش زانو می زند. یعنی چیزی آنطرف تر از ارتجاع که تبعات اجتماعی آن ظهور نسل جدید مرتجعینی نظیر علم الهدی است. نکته عجیب برای من این بود که این کتاب چطور مجوز نشر دریافت کرده. البته دور از ذهن نیست که این مجوز در اواخر دولت روحانی اخذ شده و از این طریق خواسته اند ضربه ای هم به رئیسی وارد کنند. در هر صورت خواندن این کتاب برای علاقمندان این حوزه می تواند خیلی جذاب باشد زیرا هم داستان دارد و هم صراحت! خصوصاً بخش هایی که به مبارزات حق طلبانه طبقه روستایی مربوط می شود. پاپلی در جایی به شخصی به نام فداحسین دلارامی اشاره می کند و می نویسد:

مبارزات حق طلبانه و قانونی محمدعلی مقدری و دوستانش از جمله فداحسین دلارامی در تاریخ مبارزه کشاورزان برای احقاق حق خود و مالکیت زمین از طریق مسالمت آمیز در کشور مثال زدنی خواهد شد. من مطمئن هستم روزی این مبارزات که با روش قانونی انجام شده و منجر به گرفتن احکام علیه آستان قدس شده و عدم توانایی دادگستری در اجرای احکام دادگاه ها به صورت یک مثال درسی در سر کلاس های دروس حقوق و دروس توسعه روستایی و توسعه عمومی سراسر دنیا ذکر خواهد شد. چگونه ما در کلاس های مان از مبارزات قیام زنگیان در خوزستان و یا قیام کشاورزان مکزیک و برزیل و سروهای عهد تزارهای روسیه یاد می کنیم. مبارزات آرام و قانونی مردم سرخس و همه کسانی که به خاطر این مبارزات به زندان رفته اند روزی سر از کتب درسی تاریخ در خواهد آورد. عملاً این مبارزات، مبارزه دو دیدگاه سرمایه داری ضد حقوق مردم و طبیعت با مبارزه حق طلبانه مردم برای توسعه پایدار منطقه خود است.


یکی دیگر از جنایات آستان قدس که ارتباطی با کتاب مذکور ندارد:

آستان قدس زمین های اطراف کشف رود را به کشاورزان اجاره می دهد. کشف رود امروز یک رود معمولی نیست بلکه رودخانه فاضلاب های مشهد است. کشاورز از این فاضلاب ها برای آبیاری زمین های خود استفاده می کند و آستان قدس هم در جریان هست که زمین بدون آب اجاره داده و بنابراین دارد با فاضلاب کشت می‏شود ولی ساکت می ماند. به بیان دیگر این گرگ بی شرم یعنی آستان قدس در بروز کشت‏های آلوده که منشأ سرطان و از بین رفتن سلامتی مردم هست نقش دارد.